مشاوره‌ ،‌ عارضه‌یابی و اصلاح امورمالی

فارغ از اندازه یک کاروکسب‌، مسئولیت نهایی رساندن یک سازمان به موفقیت بر عهده مدیرعامل است. مدیران عامل در واحدهای مختلف مجموعه بازوهای اجرایی دارند که به آنها در رساندن سازمان به هدف نهایی کمک می‌کنند. هر چند لازم نیست خود مدیرعامل در تمام این حوزه‌ها متخصص باشد تا بتواند بر تمامی واحدها نظارت داشته باشد اما بسیار مهم است که افراد متخصصی را برای هر حوزه در اختیار داشته باشد تا از کمک و مشاوره آنها بهره ببرد.
در میان واحدهایی که در یک کاروکسب‌ وجود دارد، حیاتی‌ترین وظایف یک مدیرعامل که باعث شکست یا موفقیت او می‌شوند امور مالی است.
آمار سایت معتبر فوربس نشان می‌دهد که بیش از نیمی از کاروکسب‌های کوچک در چهار سال اول فعالیت خود با شکست مواجه می‌شوند. این تعداد بالا را می‌توان به شکل قابل ملاحظه‌ای کاهش داد اگر قبل از آنکه یک کاروکسب فعالیت خود را شروع کند، مؤسس یا مدیرعامل دوره‌ای را سپری کند و در آن با اصول اولیه مالی آشنا شود. حتی اگر دوره یا کلاس خاصی نیز برای این منظور در نظر گرفته نمی‌شود حداقل می‌توان از طریق مشاوره با افراد متخصص و گرفتن اطلاعات لازم از آنها، دانش مالی خود را تقویت کرد.
در این یادداشت سعی شده به چند تعریف و اصل بنیادین مالی که دانستن آن برای مدیرعاملان اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد، اشاره گردد.

•    لازم نیست مدیرعاملان حساب و کتاب سازمان را خودشان انجام دهند اما مدیران موفق می‌دانند گزارش‌ مالی ماهانه، فصلی و سالانه را که به وسیله حسابداران داخل یا خارج از سازمان ارائه می‌شوند، میبایست مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند.

•    مدیران عامل موفق حاشیه سود ناخالص سازمان خود را می‌دانند و آگاهی دارند که چه فاصله‌ای بین وضعیت فعلی آنها با حالت ایده‌آل وجود دارد.

•    مدیر عاملان باهوش نسبت فروش به هزینه هر ماه را ردیابی می‌کنند تا بدانند در آینده چگونه باید هزینه‌های سازمان خود را دستخوش تغییر کنند.

•    مدیر عامل برای آنکه در زمینه فروش به مشکلی برنخورد لازم است روی موجودی کالا در انبار نظارت داشته باشد و ارتباط مستمری با مدیر انبار برقرار کند.

•    مدیر عامل آینده‌نگر، از طریق امورمالی پیگیری وصول مطالبات را به طور منظم انجام می‌دهد زیرا می‌داند که اگر مطالبات وصول نشده یک سازمان از حد مشخصی بالاتر رود، زنگ خطر برای آن به صدا در خواهد آمد. کاروکسب‌های زیادی بوده‌اند که در سطح استانی کاملاً موفق عمل می‌کرده‌اند اما زمانی که نتوانسته‌اند یک یا چند مورد از مطالبات بزرگ خود را وصول کنند، ورشکسته شده‌اند و تمام زحمات آنها از بین رفته است.

•    مدیر عاملان همچنین لازم است از ابتدای فعالیت خود استراتژی مشخصی را برای جذب سرمایه توسعه دهند تا اتفاقات پیش‌بینی نشده مانند افت ناگهانی فروش سازمان را با مشکل کمبود سرمایه مواجه نکند.

•    لازم است یک مدیر عامل با شاخص‌ها و نسبت‌های مهم مالی که در گزارش‌های مالی به کار گرفته می‌شوند، آشنا باشد و ارتباط آنها را سود و زیان مجموعه خود بداند.

•    یک مدیر عامل باهوش زمانی که رشد فروش به شکل عجیب و نامتعارفی افزایش می‌یابد، به سرعت عکس‌العمل نشان می‌دهد و به همراه مشاور فروش و مشاور مالی به بررسی علل این افزایش می‌پردازد.

•    زمانی که کاروکسب سودآور نیست، مدیرعاملان حرفه‌ای مهم‌ترین موانع موجود بر سر راه سودآوری را کشف می‌کنند و به سرعت و به دور از عکس‌العمل‌های احساسی برای آن به دنبال راهکار می‌گردند.

•    مدیر عاملان موفق بسیاری از امور مالی و غیرمالی را به معاونت‌ها یا واحدهای مربوطه تفویض اختیار می‌کنند اما در زمینه مدیریت نقدینگی سازمان همیشه از واحدمالی گزارش دقیق می‌خواهند.

•    در نهایت باید عنوان کرد که مدیر عامل باید بر “مثلت طلایی” مالی نظارت داشته باشد. اضلاع این مثلث را مدیریت هزینه، مدیریت فروش و مدیریت نقدینگی تشکیل می‌دهند. این سه حوزه باید مثل سه چرخ‌دنده با یکدیگر جفت و جور شوند تا سازمان بتواند با چابکی به سمت اهداف و چشم‌انداز خود حرکت کند.
باید به خاطر داشته باشیم که هر چند وظیفه رتق و فتق امور مالی در یک سازمان به عهده حسابدار و واحد مالی است اما در نهایت این مدیر عامل است که باید در مقابل اعضای هیئت مدیره، سهامداران، کارمندان و مشتریان پاسخگو باشد.

یک مشاور باتجربه پس از عارضه‌یابی و اصلاح سیستم مالی شرکت ، با ارائه نقشه راه مناسب به پرسنل مالی شرکت و نظارت و بررسی بر اجرای صحیح آن ، میتواند موانع و خسارات احتمالی را از پیش رو برداشته و با ارائه گزارشات تحلیلی و کاربردی مالی ، در پیشبرد اهداف مدیران عامل شرکتها نقش بسزایی ایفا کند .

دکمه بازگشت به بالا
بستن
× ارتباط آنلاین